جدول جو
جدول جو

معنی انجم شناس - جستجوی لغت در جدول جو

انجم شناس
(نَ دَ / دِ)
کنایه از منجم و رصد بند. (آنندراج) :
رقیبان لشکر به آیین پاس
نگهبان تر از مرد انجم شناس.
نظامی (از آنندراج).
لغت نامه دهخدا
انجم شناس
ستاره شناس
تصویری از انجم شناس
تصویر انجم شناس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کسی که انگل ها را می شناسد و دربارۀ موجودات آن ها مطالعه و بررسی می کند
فرهنگ فارسی عمید
(اَ گَ شِ)
کسی که درباره موجودات انگل مطالعه و بررسی کند. شخصی که تخصص و تبحر در شناسائی موجودات طفیلی دارد. طفیلی شناس. (فرهنگ فارسی معین) ، توسعاً، رز. درخت انگور. (یادداشت مؤلف). رز. تاک. کرم. میو. میوانه:
شاخ انگور کهن دخترکان داد بسی.
منوچهری.
و رجوع به رز و گیاه شناسی گل گلاب ص 162 شود
لغت نامه دهخدا
کسی که درباره موجودات انگل مطالعه و بررسی کند شخصی که تخصص و تبحر در شناسایی موجودات طفیلی دارد طفیلی شناس
فرهنگ لغت هوشیار